ریشه ادعای اماراتی ها کجاست؟
در آوریل ۱۹۹۲، گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که ایران به گروهی از کارمندان شارجه (که تابع شارجه نبودند) شامل کارگران و تکنیسنهای پاکستانی و فیلیپینی و هندی و معلمین مصری اجازه ورود به جزیره ابوموسی را ندادهاست. ایران ضمن تکذیب خبر اخراج اتباع شارجه، از زبان کمال خرازی نمایندهاش در سازمان ملل گفت که آنهایی که در آنجا نزیستهاند حق ندارند آنجا بمانند. این اظهارات توسط برخی در غرب به این تعبیر شد که فقط اتباع شارجه که ارتباط ثابت شدهای با جزیره دارند اجازه خواهند یافت در آینده در آن بمانند. ولایتی وزیر خارجه ایران گفت که تفاهمنامه ۱۹۷۱ تنها به اتباع شارجه حق میدهد که در جزیره اقامت داشته باشند. نمایندهای از امارات در بازدید از تهران پیشنهاد داد که کمیسیونی از نمایندگان ایران و امارات برای مطالعه قضیه تشکیل شود ولی ایران بر این اساس که این مساله بین ایران و شارجهاست آن را رد کرد.
در فروردین ۱۳۹۱ محمود احمدی نژاد در پاسخ به ادعاهای شیخ نشین های امارات و جهت اثبات تمامیت ارضی ایران در سفر خود به استان هرمزگان از جزیره ابوموسی دیدار کرد.
وزیر امور خارجه امارات سفر رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی را نقض آشکار حاکمیت امارات بر سرزمینهای خود دانست.سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه از سفر احمدی نزاد به جزیره ابوموسی ابراز تاسف کرد و گفت ایران با نپذیرفتن پیشنهادهای امارات برای حل منازعه بر سر جزایر، موضع مسالمت آمیزی را در پیش نگرفتهاست!
"مارک تونر" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیهای از دولت ایران خواست به در خواستها و پیشنهادهای امارات برای مذاکره پاسخ دهد و افزود آمریکا از خواسته دولت امارات برای حل این نزاع از طریق گفتگو یا مراجعه به دادگاه بینالمللی لاهه، اعلام حمایت میکند در پی اظهارات مداخلهجویانه معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره سفر احمدی نژاد به ابوموسی، وزارت خارجه ایران سفیر سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است را فراخواند.
احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران گفت:اگر بخواهد تعرضی صورت بگیرد و موضوع از طریق سیاسی حل نشود نیروهای نظامی آمادهاند اقتدار ایران را به کشور متعرض نشان دهند. همچنین ۲۲۵ نفر از نمایندگان مجلس با امضای بیانیهای اظهارات مداخله جویانه مقامات امارات متحده عربی و مجلس فدرال این کشور را محکوم کردند.
احمد تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک ایران روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ در یک نشست خبری اعلام کرد که تمام نقاط استان هرمزگان از جمله جزایر سه گانه خلیج فارس سند مالکیت دارند.
چند سوال از آقای دیپلماسی
اظهارات وزیر خارجه محترم را میتوان به نوعی نشان دهنده اشتیاق ایشان برای حل مشکلات منطقه ای و رفع مناقشات از راه مذاکره نامید اما آیا این زبان نرم و دیپلماتیک تا چه زمانی و در چه مواردی موضوعات را «قابل مذاکره» معرفی می کند؟
کشور امارات در مورد بخشی از خاک سرزمینی ایران ادعای مالکیت کرده است و اگر بنا باشد آنچه که رویکرد «برد برد» و تفاهم نامیده شود؛ چه امتیازی باید به امارات داده شود تا ادعای خود را پس گرفته و از این تلاش های بیهوده در جنجال سازی ها منصرف شود؟ و منافع ملی ایران تا کجا قابل مذاکره است؟
شاید اگر این رویکرد در مقابل کشوری کوچک و حقیر مانند امارات اتخاذ شود؛ روزهای بعد باید در رابطه با استان های سیستان، کردستان و آذربایجان، باید با کشورهایی نظیر ترکیه و آذربایجان و طالبان نیز وارد مذاکره شویم و آنها را راضی از میز مذاکره بدرقه کنیم!
تلاش محمدجواد ظریف برای کاهش تنش های منطقه ای امری ستودنی و قابل تحسین است، اما گویا بیراهه خطرناکی را برای کاهش این تنش ها برگزیده اند! بدون شک تا زمانی که ایران میتواند با اسناد محکم و مستند تاریخی و حقوقی خود در مجامع بین المللی از حق خود دفاع کند و اگر تیم مدیریت سیاست خارجی به ابزار های حقوقی بین المللی اعتماد دارد؛ چرا باید با هر گروه و کشوری باید برای حفظ وطن خود باید وارد مذاکره شویم؟ مذاکره ای که یا بدون کوتاه آمدن ایران از حقوق خود منجر خواهد شد که نتیجه ای جز مخالفت طرف مقابل ندارد و یا اینکه ایران باید امتیازی را در مقابل چشم پوشی طرف مقابل از خاک ایران ارائه دهد!
نظرات شما عزیزان:
|